جدول جو
جدول جو

معنی آب بندی - جستجوی لغت در جدول جو

آب بندی
روان شدن قطعات تحت سایش در خودروها یا موتورسیکلت های نو، محل تهیۀ بستنی، ماست، پنیر، خامه و مانند آن، لبنیاتی، گرفتن یا جوش دادن درزهای وسایل یا ظروف فلزی
تصویری از آب بندی
تصویر آب بندی
فرهنگ فارسی عمید
آب بندی
(آبْ، بَ)
شغل و عمل آب بند
لغت نامه دهخدا
آب بندی
بستن معبر آب، شغل و عمل آب بند، ریختن آب در سماور و آب پاش و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
آب بندی
((بَ))
بستن مسیر آب، عایق کردن جایی یا چیزی در برابر نم و رطوبت، تنظیم شدن موتور ماشین یا هر دستگاه دیگری، ریختن آب در سماور، آب پاش و غیره
تصویری از آب بندی
تصویر آب بندی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آب بند
تصویر آب بند
کسی که یخ می سازد، آنکه بستنی و پالوده یا ماست و پنیر و خامه درست می کند، سد
فرهنگ فارسی عمید
(تَ بِ بَ)
تبی که هر روز بیاید و مفارقت نکند. (بهار عجم) (آنندراج). تبی که هر روز می آید و از اثر فساد شش است. (فرهنگ نظام). تب لازم. حمای دائم. حمای متصل. تب دق:
گرچه در قید تو باشد ایمن از دشمن مباش
میشود جانکاه تر هر گه تبی بندی شود.
تأثیر (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا
(تَ بَ)
نوعی افسون. عملی دعانویسان را. عمل دعانویسان برای منع از آمدن تب. دعوی دعانویسان که بدان تب را از بازآمدن منع کردن خواهند
لغت نامه دهخدا
(تَ نَنْ دَ / دِ)
آنکه ماست و پنیر و سرشیر و خامه کند، آنکه درزهای ظروف فلزین با موم مذاب یا قلعی سد سازد، آنکه یخ گیرد
لغت نامه دهخدا
آنکه آبرا بندکند، آنکه آب در ظرفی ریزد، آنکه ماست و پنیر و سر شیر و خامه سازد، آنکه درزهای ظروف فلزی را با موم مذاب یا قلعی سد کند، آنکه یخ گیرد، دستگاهی مجهز بدرهای متحرک که برای حرکت کشتیها بین دو نقطه رودخانه که هم ارتفاع نیستند بکار رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
((بَ))
سّد، کسی که ماست و پنیر و مانند آن را درست می کند، کسی که ترک ظروف شکسته را می گرفت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هم بندی
تصویر هم بندی
تلفیق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
سد
فرهنگ واژه فارسی سره
بند، سد، ورغ
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
ختم الماء
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
Watertight
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
hermétique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
герметичный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
密閉の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
پانی بند
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
পানি-রোধী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
isiyopitisha maji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
su geçirmez
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
밀폐된
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
जलरोधक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
אטום במים
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
wasserdicht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
rapat air
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
ปิดผนึกน้ำ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
waterdicht
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
hermético
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
hermético
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
水密的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
hermetyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
герметичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
ermetico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی